عاشق وشیدای روی دلبرم
کی شود بینم که گشته یاورم
کرده هرشب خواب رابرمن حرام
یاداودرخاطرم شد مستدام
دردعشقم کس نداند غیر او
دیدنش هرروز وشب شدآرزو
مه رخ ودرپیچ مویش من اسیر
پیش مجنون گشته لیلی بی نظیر
بردلم این رانویسم که صبورم ،یاربا
دائمامن پیش اویم گرچه دورم ،یاربا
****
دل زندپردرهوای دلبری
کی کندحس اوصفای دلبری
گررسدروزی به وصل یارخویش
می کندجان رافدای دلبری
این نفس هایم بوداز شوق عشق
می سرایدشعر ، برای دلبری
بی خوداز خودگشته ام امشب چرا
مست مستم بانوای دلبری
گربرون آیم ازین دردوفراق
می کنم جان فرش پای دلبری
سروده شاعر: جهان میهن(علمدار) 1392/10/16
نظرات شما عزیزان: