*****(مدح)
باب الحوائج(ع)
ای پهلوان که به میدان حریف نداری خون حیدر(ع)در رگت ولی بی قراری
جهان به خود ندیده چنین یلی کیستی که می بوسددست توراعلی(ع)
قمراگرقمرشدچون تو قمر هستی به که رفتی که اینگونه جنگاورهستی
به که رفتی که بی سپرمی جنگی چقدر تو مانند حیدر(ع) می جنگی
الگوی رزمی برای قاسم(ع)واکبر(ع) تیغ در دست تو خود را می کندباور
توصیف تو از زبان ما خارج است همین بس که نامت باب الحوائج(ع)است
ای پدر فضل و کرم ابوالفضل(ع) تنها توئی صاحب علم ابوالفضل(ع)
برکلاه خودتو حک شده ای علمدار(س) لافتی الا علی لاسیف الاذالفقار
جنگ خود،حیران ازجنگیدن توست حتی خدا هم مشغول دیدن توست
ذکر لبت یاحسین(ع) و رجز نبردت یاعلی (ع)
شمشیرگرفتن وجنگیدنت مونمی زندباعلی(ع)
دوباره به میدان نبردزنده کردی حیدر(ع)را
دوباره بادست یداللهی زجاکندی خیبررا
چنان شمشیر زدی ای سردار بی قرین
که خداهم به تو گفت یاابوالفضل (ع)آفرین
بااین همه عظمت و شکوه ، ای پهلوان
آمدی بردر خیمه حسین(ع)،ای شیرژیان
زانو زدی در پیش حسین(ع) ، شاه دین
گفتی که مرا خوانده غلام تو ام البنین (س)
رخصت ای شاه،غربت تو تنهادردمن است
اجازه بده که حالا وقت نبرد من است
زد به میدان جنگ و جنگ آغاز کرد
زد به دل لشکر و راه باز کرد
یک چشم سوی علقمه ویک چشم سوی حرم
به یک دست شمشیرگرفت و به یک دست علم
به پشت بستی مشک و به سینه بستی زره
همه می گویندتنها بادست تو وا شود این گره
رساند خودرابه علقمه و پرکردمشک
جاری شداز چشمانش بارانی از اشک
تو اینجاباشی و خیمه ها در تب و تاب
بیابرویم به حرم تاجان نداده طفل رباب
ای آب ، ای سند آبرویم پیش فاطمه (س)
آبروداری کن تاسربلندبرگردم از علقمه
اگر دستم جدا شدبه زیرتیغ وسنان توخودرا به حرم برادرم برسان
اگرتیرخورد به چشم وتاریک شدعیان توخودرا به حرم برادرم برسان
اگرقطعه قطعه شد پیکرم به میدان توخودرا به حرم برادرم برسان
اگر سرم رفت به روی نیزه دشمنان توخودرا به حرم برادرم برسان
اگرسرم شدبرگردن اسب هرمله آویزان توخودرا به حرم برادرم برسان
سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان (میهن)
نظرات شما عزیزان: